تفاوت هوش تجاری(BI) و تحلیل کسب و کار(BA)

متاسفانه در بسیاری از موارد مفهوم و کاربردهای دو موضوع «هوش تجاری (BI)» و «تحلیل کسب و کار (BA)» به اشتباه گرفته می شوند.
در این مطلب سعی می کنیم به صورت خلاصه تفاوت این دو موضوع را بیان کنیم.
هوش تجاری (BI) چیست؟
هوش تجاری (Business Intelligence) به معنای استفاده موثر از نرمافزار و خدمات برای انتقال دادهها به منظور تبدیل به اطلاعات عملی است که این اطلاعات عملی منجر به تصمیمات راهبردی و استراتژیهای کسب و کار خواهند شد. ابزارهای هوش تجاری تجزیه و تحلیل مجموعه دادهها و یافتههای تحلیلی موجود، خلاصه گزارشها، نمودارها، داشبورد و نقشهها را برای ارائه اطلاعات به کاربران درباره وضعیت کسب و کار در دسترس قرار میدهند.
تحلیل کسب و کار (BA) چیست؟
شاید بتوان حوزه تمرکز و ابزارهای تحلیل کسب و کار را بسیار فراتر از هوش تجاری دانست. در واقع تحلیل کسب و کار یکی از گسترده ترین مفاهیم در حوزه مدیریت و همچنین فناوری اطلاعات می باشد.
یکی از نکاتی که رویکرد تحلیل کسب و کار را با بسیاری از رویکردهای مدیریتی متمایز می کند، ویژگیهای منحصر به فرد آن است. در واقع بهره گیری از رویکرد تحلیل کسب و کار، عرصه ای نوین از نظریات حوزه مدیریت کسب و کار است که در عین استفاده از مزیت های روشهای و مدلهای مختلف قبلی این عرصه، سعی نموده است نقصان آنها را نیز برطرف نموده یا به حداقل برساند.
حوزه اثر BA
رویکرد تحلیل کسب و کار همزمان برای چهار گروه زیر در کسب و کار، کاربردی و مناسب می باشد :
- مدیران عامل و مدیران ارشد
- مدیران میانی
- مشاورین کسب و کار
- دانشمندان داده (Data Scientist)
- سهامداران و هیئت مدیره
مزیت های رویکرد BA
ویژگی هایی که باعث می شود استفاده از رویکرد تحلیل کسب و کار برای علاقمندان به این حوزه دارای ویژگیهای خاص و منحصر به فردی باشد عبارتند از :
1) امکان جزء نگری در عین کل نگری (و همچنین تحلیل بالا به پایین در عین تحلیل پایین به بالا در بدنه سازمان)
2) عدم وابستگی موضوعات به صنعت یا حوزه خاصی از کسب و کار (در واقع تحلیلگر کسب و کار می تواند پس از ورود به صنعت جدید موضوعات را با سرعت و دقت بالایی شناسایی و اقدام نماید)
3) کاهش هزینه فرآیندهای تحلیل تا اقدام (کاهش زمان تحلیل تا اقدام و کاهش هزینه های اقدام و ریسک های اقدامات)
مدل مفهومی BACCM (نسخه 2021)
یکی از نکاتی که رویکرد BA را با بسیاری از روشها متفاوت می سازد مدل مفهومی آن (BACCM ) در فرآیند برنامه ریزی و تغییر شرکت ها می باشد.

1) تغییر (Change)
همیشه مساله وقتی نیاز به تحلیل پیدا می کند که در بخشی از سازمان یا کسب و کار، تمایلی برای یک تغییر (در همان بخش یا سایر بخش های کسب و کار) ایجاد می شود.
2) نیاز (Need)
باید در این مرحله بررسی کرد که نیاز اصلی چه بوده است که طرح تغییر پیشنهادی ارائه شده است.
3) راهکار (Solution)
می بایست راهکارهای احتمالی حل نیاز اصلی شناسایی شود و از بین سناریوهای احتمالی آن موردی که بیشترین انطباق با نیاز، کمترین هزینه و بیشترین منافع را دارد انتخاب شود.
4) ذینفعان (Stakeholder)
پس از مشخص شدن راهکار بهینه، می بایست ضمن بررسی میزان اثرگذاری یا اثرپذیری راهکار منتخب بر روی ذینفعان، سعی شود که مدیریت ذینفعان بصورت بهینه صورت گیرد.
5) ارزش ها (Values)
باید سعی کنیم که ارزش هایی که با این راهکار برای ذینفعان خلق می کنیم مورد بررسی قرار گرفته و به حداکثر برسد.
6) زمینه (Context)
یکی از مهمترین مسائل در ایجاد یک تغییر و جاری سازی یک راهکار درون کسب و کار، آن است که الزامات و ویژگیهای زمینه تغییر (شامل فرهنگ سازمانی، قوانین داخلی و برونسازمانی، محدودیت ها و امکانات و فرصت ها و …) به ویژه ابعاد تغییر (تیم تغییر، حامیان تغییر، مجریان تغییر، هزینه تغییر، نقطه شروع تغییر و …) به خوبی دیده شده باشد و راهکار انطباق اجرایی لازم با آنها را داشته باشد.
گامهای تجزیه و تحلیل کسب و کار
بدیهی است برای آنکه روند تجزیه و تحلیل کسب و کار بصورت بهینه صورت گیرد می بایست تحلیل گر بر اساس گامهای زیر در مسیر تحلیل و ارائه راهکار بهینه قدم بردارد:
1) برنامه ریزی تحلیل
2) مشخص کردن شیوه استخراج اطلاعات
3) مدیریت چرخه حیات نیاز
4) انطباق با استراتژی کسب و کار
5) تحلیل نیاز و طراحی راهکار
6) شیوه ارزیابی راهکار
7) روند پایش و تحلیل در حین اجرا
مقدمات و الزامات تحلیل کسب و کار
یکی از نکات مهم برای بهره گیری از رویکرد تحلیل کسب و کار توجه به الزامات آن می باشد :
1- عدم تعصب ذهنی (نداشتن پیش فرض و پیشگیری از خطاهای ذهنی)
2- داشتن ذهن چند وجهی (امکان ذهنی توجه همزمان به وجوه و ابعاد مختلف مساله)
3- رعایت ضرورت های الزامات شفافیت :
- الف) شفافیت داده :
داده های دقیق
ثبت به موقع داده ها - ب) شفافیت فرآیند :
فرآیندهای مدون و مشخص (و بالغ)
پایبندی اجرایی به فرآیند - ج) شفافیت عملکرد :
مشخص بودن شاخص های سنجش عملکرد
کنترل مستمر و دقیق شاخص های عملکردی